به وبسایت من خوش آمدید ...
قبل
بعدی

آخرین مطالب

دسته‌بندی نشده

مسیر نوشتن

وقتی شروع کردم به نوشتن در نظرم بسیار آسان دلپذیر و خوشایند آمد و در ادامه همین حس تقویت شد و انگیزه‌ام بالاتر رفت. اما

ادامه مطلب »
داستان کوتاه

خاکسترنشین

ساعت از۱۲ نیمه  شب گذشته بود. سیاوش روی کاناپه‌ی گوشه‌ی آشپزخانه در حالی که ماشین شکسته‌‌اش را در دستانش محکم می‌فشرد، پلک‌هایش روی هم افتادند

ادامه مطلب »

درباره ی من

  هوا آنقدر سرد بود که سخت میشد باور کرد، درست وسط آبان است. برف می بارید و زمین و زمان با سرما به هم

ادامه مطلب »

ارتباط با من