آخرین مطالب
نقد داستان سهشنبهی خیس از بیژننجدی
نقد داستانِ سهشنبهی خیس بیژن نجدی کتابِ یوزپلنگانی که با من دویدهاند. خوب است، اول کمی از بیژننجدی بدانیم. او معلم بود. ودر کنار آن،

Elementor #259
داستان کوتاه به سیاهی شب پیرمرد پولها را از دست عباس مشنگ گرفت و گوشههای چروک و چرک آنها را با انگشتان پر از

دیدار
زمستان دربیابان با سرسختی خودش را به رخ می کشید. کامران با پاهایی لرزان برروی زمین یخ زده گام برمی داشت. باد در دشت خالی

اراده کنید جزو بهترینها شوید
اراده کنید جزو بهترینها شوید. وقتی در حیطۀ کاری خود یکی از بهترینها شوید، پول خود به خود به سوی شما سرازیر خواهد شد. -دن میچل من

غلامحسین ساعدی
برای نقد هر داستانی بهتر است کمی درباره نویسنده و شخصیتش بدانیم اینکه در چه دورانی زندکی میکرده و از چه دیدگاه و نظرلتی برخوردار

این روزها بیشتر
این روزها بیشتر از هر وقتی با خود گفتگو میکنم. خودم را مینشانم و چایی میریزم و گرم صحبت میشویم. گاه خاطرات کودکی را ورق